در تقبیح ترانۀ «مسلخ»

تصویر خبر سایت «موسیقی ما» در مورد انتشار ماکت قطعۀ «مسلخ».

7 آبان 1397

«محسن چاوشی» امروز صبح بخش البته کوچکی از دلخوشی‌های من را به «مسلخ» برد. قرارداد که بست برای یک دو جین کار سفارشی با «شهرزاد» به دلم ننشست، هر چند داشت کار حرفه‌ای می‌کرد. حالا ولی قصه فرق کرده، این شاهکار جدیدی که برای مخاطبانش ساخته عجیب تکان دهنده است. «علی‌اکبر یاغی‌تبار» را تا پیش از اجرای چاوشی از قطعه چنگیز نمی‌شناختم. هنوز هم و تا ابد اصلا پای “منو بعد تو بادای پریشون خون بغل کردن/گل طوفان شدم موجِ منُ اوجِ غزل کردن/وجودم آش و لاشِ انفجارای دمادم شد/پس از تو روی من بمبای خنثی هم عمل کردن” که او نوشته می‌ایستم، ولی افسوس می‌خورم از این زندگی وقتی می‌بینم همین آدم می‌تواند ترانه‌ای نژادگرا بنویسد و تازه خیال کند که “تا می‌ری آتیش بکشی غماتُ/پیرهن عثمون می‌کنن صداتُ”. نه آقا، بیش از حد لطف دارید به خودتان… تازه وعده‌ هم داده‌اند که نماهنگی ویژه برای کار ساخته شده. نماهنگی که بنا بوده «سازمان اوج» تهیه‌اش کند. سازمان اوج اگر این‌قدر نگران دختران ایران است ای کاش بگردد پیدا کند که نان را چه کسی از سر سفره برده است، که آدم به دنبالش باید گاهی تا دُبی برود. ما خیال می‌کردیم فقط «محمد‌حسین مهدویان» فرق لوطی‌گری و لات‌بازی را نمی‌فهمد، غافل بودیم که این ویروس دارد همه‌گیر می‌شود.

بیان دیدگاه